شاعر دردمند
|
امشب از اون شبایی که دلم گرفته و حال خیلی چیزا رو ندارم. به ذهنم رسید بخشی از وصیت نامه حسین پناهی رو براتون بذارم تا هممون در کنار لبخند کمی فکر و صد البته تامل کنیم..... یادش گرامی.... گوشه ای از متن وصیت عجیب حسین پناهی: قبـر مـرا نیـم متـر کمتـر عمیـق کنیـد، تا پنـجاه سانت به خـدا نزدیکتـر باشم. بعد از مرگـم، انگشتهای مرا به رایگان در اختیار اداره انگشـتنگاری قرار دهید. به پزشک قانونی بگویید: روح مرا کالبد شکافی کند، من به آن مشکوکم. ورثه حق دارند با طلبکاران من کتـک کاری کنند. عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب اکیدا ممنوع است. بر قبر من پنجره بگذارید؛ تا هنگام دلتنگی، گورستان را تماشا کنم. کارت شناسایی مرا لای کفنم بگذارید، شاید آنجا هم نیاز باشد. مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند. روی تابوت و کفن من بنویسید: این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور دانش بجست. دوست ندارم مردم قبرم را لگد مال کنند. در چمنزار خاکم کنید. کسانی که زیر تابوت مرا میگیرند، باید هم قد باشند. شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به طلبکاران ندهید. گواهینامه رانندگی ام را به یک آدم مستحق بدهید، ثواب دارد. در مجلس ختم من ،گاز اشکآور پخش کنید تا همه به گریه بیفتند. از اینـکه نمیتوانـم در مجلـس ختـم خودم حضـور یابـم قبـلا پوزش می طلبم. [ دوشنبه 89/10/20 ] [ 10:29 عصر ] [ علی شاه مرادی ]
[ نظر ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |