شاعر دردمند
|
پاییز را دوست دارم وقتی دخترم از آمدن پاییز و رفتن به مهد خوشحال می شود وقتی پسر همسایه می خواهد ژاکت بخرد وقتی کم کم همه متواضع می شوند و سر در گریبان می برند وقتی کم کم نفسهای مردم را می شود دید وقتی شیشه ها ، آماده نقاشی می شوند تا بعدش اشک شوق بریزند وقتی صدای خش خش برگ، زیباترین موسیقی طبیعت است وقتی پرنده ها می روند و پرنده ها می آیند وقتی رفتگر محله ، صدای جارویش آرامش بخش است وقتی طعم نان گرم فرق می کند وقتی حتی تنهایی هم چای تلخ می چسبد وقتی خوابگاهها گرم می شود وقتی کام سیگار زیر درخت بی برگ، شُشهایت را قلقلک می دهد وقتی قدم زدن ، طعم تنهایی اش تلخ نیست وقتی بک گراند سیستمم برگ ریزان است وقتی جنگجویان کوهستان آماده می شوند وقتی یکشنبه ها ساعت 21 جلال مقامی "دیدنیها" را اجرا می کند وقتی جوراب سوراخ انگشت مظلومم را سرما میدهد وقتی کیفهای نو فقط دو هفته دوام می آورد وقتی بعد از زنگ دوم تغذیه می خوریم وقتی پاییز را دوست دارم ... [ پنج شنبه 91/7/6 ] [ 3:44 عصر ] [ علی شاه مرادی ]
[ نظر ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |